غزل شماره 65 فال حافظ : خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست

فال حافظ

غزل فال شما :

خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست

پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست

معنی آب زندگی و روضه ارم
جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست

مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست

راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست

سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست

زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست

پخش آنلاین این غزل

تعبیر فال شما :

گله کردن از سرنوشت و روزگار تاثیری به حال شما نخواهد داشت. به زودی حوادثی برای شما اتفاق می افتد تا ایمان و اراده تان مورد آزمایش قرار گیرد.

بیهوده خودتان را به خاطر سختی ها و مسائل ریز و درشت نگران و اندوهگین نکنید. هیچ چیز بی حکمت نیست و برگی از درخت بدون اجازه خداوند نمی افتد.

از روزهای خوش نهایت استفاده را ببرید و شاد باشید که دنیا محل گذر است و همه چیزهای دنیوی فانی خواهد بود.

 

انتظار بیش از حد از روزگار نداشته باش و مدام گله و شکایت مکن. اتفاقاتی برایت رخ خواهد داد تا در بوته آزمایش قرار گیری. چرا غم و غصه دنیا را می‌خوری؟ همه این‌ها خواست و تقدیر الهی است. از روزهای خوشی زندگی‌ات تا می‌توانی بهره بگیر و از آن لذت ببر. این دنیا گذراست و به سرعت تمام می‌شود.

نتیجه فال شما:

۱-   خیلی خود را به ظواهر این دنیا سرگرم مکن و تمام فکر و ذکرت نباشد زیرا دنیا کوچتر از آنست که جنابعالی فکر آنرا می کنید توکلت را برخدا بکن دربعضی موارد اجرای خواسته ها به تاخیر می افتد و اصولا انسان نه جبری مطلق ونه اختیاری مطلق است
۲-   لسان الغیب در بیت آخر پاسخ شما را داده و راهنمایی فرموده که (زاهد شراب بهشتی از چشمه کوثر و حافظ باده از جام عشق خواست تا بینیم که مشیت اهلی که پدید آوردنده هستی دراین میان است چه خواهد ) پس شما دل رابه دست خدا بسپارید و سوره مبارکه السجده را از آیه ۱ تا ۳۰ با خلوص نیت و با معنی بخوانید و نذری که کرده اید ادا کنید و به یکی از مشاهد متبرکه بروید دعا کنید که بسیار سودمند است
۳-   شما که انسانی وارسته مودب با نظم و مهربان هستید و ارزش قائل نیستید و بسیار هم دست و دلباز و گشاده روی و بخشنده می باشد چرا لجبازی و یکدندگی می کنی بیا و ازاین کارصرف نظر کن و یا لااقل برای مدتی آن رابه تاخیر بنداز تا موقعیت بهتری برای شما حاصل شود چون هنوز این اندیشه خام است .
۴-   یکی درخانه شما را خیلی دوست دارد و شب و روز درفکر شماست با اومهربان باش و احترامش را نگهدار
۵-   دیگران نسبت به شما حسادت می ورزند این هفته با شخصی ملاقات خواهی کرد که بسیار سودمنداست مسافرت را توصیه میکنم ولی خرید و فروش زود است در امور علمی پیشرفت حاصل می شود ولی نیاز به کوشش زیادتر دارد ازدواج و طاق هردو عملی نمی شود بیمار شفا می یابد
۶-   نگران نباشید بلاخره کارها بر وفق مراد شما میشود به چیزهایی که از آن بیخبر بودید آگاه می شوید به زندگی عشق بورز و دوست داشته باش و به فکر ناملایمات نباش و با همه مهربان باش.

شرح ابیات غزل:

(۱) چه چیزی خوشتر از خوشگذرانی و معاشرت و مصاحبت در باغ، به هنگام بهار است. ساقی کجا رفته؟ سبب تأخیر او را شرح دهید.

(۲) هرفرصت و پای مناسب که دست دادگرا می‌شمرده از آن بهره‌ برگیر زیرا هیچ کس نمی‌داند که پایان کار از چه قرار است.

(۳) آگاه باش که رشته حیات تو به موئی بسته است. به فکر خود و غمخوار خویش باش، غم زمانه خوردن چه کاری است و چه فایده دارد؟

(۴) اگر معنا و مفهوم آب حیات جاویدان و باغ بهشتی زمینی، در کنار جویبار و سبزه‌زار و نوشیدن می خوشگوار نیست پس در چیست؟

(۵) هر دو دسته پرهیزگاران و ناصالحان اولاد آدم و از یک دودمانند. ما را که از خود اختیاری نیست نمی‌دانیم به کدام دسته گرویده و گرایش پیدا کنیم.

(۶) ای داعیه‌دار بی‌مایه که با چرخ وفلک بر سر اسرار نهانی، در نزاع و کنکاش هستی، آرام بگیر. این جدال تو در واقع با آفریننده فلک است و این چه معنا دارد؟

(۷) اگر اشتباه و جرم من دارای ارزش و اعتبار و قابل محاسبه و بازخواست است پس معنای بخشندگی و مهربانی خدای آمرزنده چیست؟

(۸) زاهد از خدا شراب کوثر و حافظ جام شراب انگوری طلب کرد باید صبر کرد و دید مشیت الهی در این میانه برکدام قرار می‌گیرد.

کمی بیشتر در خصوص غزل فال تان بدانید:

شرح غزل :
 
معانی لغات غزل (۶۵)
عیش: سرور، زندگی، خوشگذرانی.
صحبت: همنشینی، گفتگو، مصاحبت.
سبب انتظار: موجب درنگ و تأخیر.
وقت خوش: فرصت خوب و مناسب.
وقوف: آگاهی.
پیوند: پیوستگی، اتصال.
هوش‌دار: به هوش باش، حواست را جمع کن.
آب‌زندگی: آب حیات، چشمه‌یی در شمال زمین به نام ظلمات که هرکس از آن بنوشد چون خضر عمر جاودانی یابد.
روضه: چمن، باغ.
طرف: کنار.
مستور: پوشیده، کنایه از شخص پرهیزکار، پاکدامن، پارسا.
مست: شراب خورده عقل از دست داده، کنایه از شخص فاسد.
مدعی: صاحب ادعای بی‌پایه.
پرده‌دار: حاجب، فلک، دربان، و در اینجا مقصود خالق فلک یعنی خداست.
سهو: غفلت.
خطا: انحراف، جرم.
اعتبار: معتبر، باارزش، ارزش قائل شدن.
آمرزگار: آمرزنده گناهان، کنایه از خداوند.
تا: باید دید تا.
معانی ابیات غزل (۶۵)
(۱) چه چیزی خوشتر از خوشگذرانی و معاشرت و مصاحبت در باغ، به هنگام بهار است. ساقی کجا رفته؟ سبب تأخیر او را شرح دهید.
(۲) هرفرصت و پای مناسب که دست دادگرا می‌شمرده از آن بهره‌ برگیر زیرا هیچ کس نمی‌داند که پایان کار از چه قرار است.
(۳) آگاه باش که رشته حیات تو به موئی بسته است. به فکر خود و غمخوار خویش باش، غم زمانه خوردن چه کاری است و چه فایده دارد؟
(۴) اگر معنا و مفهوم آب حیات جاویدان و باغ بهشتی زمینی، در کنار جویبار و سبزه‌زار و نوشیدن می خوشگوار نیست پس در چیست؟
(۵) هر دو دسته پرهیزگاران و ناصالحان اولاد آدم و از یک دودمانند. ما را که از خود اختیاری نیست نمی‌دانیم به کدام دسته گرویده و گرایش پیدا کنیم.
(۶) ای داعیه‌دار بی‌مایه که با چرخ وفلک بر سر اسرار نهانی، در نزاع و کنکاش هستی، آرام بگیر. این جدال تو در واقع با آفریننده فلک است و این چه معنا دارد؟
(۷) اگر اشتباه و جرم من دارای ارزش و اعتبار و قابل محاسبه و بازخواست است پس معنای بخشندگی و مهربانی خدای آمرزنده چیست؟
(۸) زاهد از خدا شراب کوثر و حافظ جام شراب انگوری طلب کرد باید صبر کرد و دید مشیت الهی در این میانه برکدام قرار می‌گیرد.
شرح ابیات غزل (۶۵)
وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات
بحر غزل: مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور
*
اوحدی‌مراغه‌یی‌:
این چرخ گرد گرد کواکب نگار چیست
وین اختر ستیزه‌گر کینه کار چیست
این غزل فهرستی از عقاید باطنی وبرداشت حافظ از زندگانی و تردیدهایی است که در اثر تفکر و تعقل نه تقلید و تعبد در دوره جوانی ذهن او را اشغل کرده و در اینجا همه را با هم در یک غزل بازگو می‌کند. این افکار و عقاید بعدها در غزلهای دیگر هر کدام جداگانه به صورت پخته‌تر و در لباس ایهام بازگو می‌شود. شاعر در ایام جوانی در اثر مشاهده بی‌اعتباری و کوتاهی فرجه حیات، تحت تأثیر فلسفه خیامی قرار گرفته و در چهاربیت اول غزل خود یک موضوع را به چهارزبان و عبارت بازگو می‌کند. موضوعهایی که بعدها درسن کمال به صورتی پخته‌تر و عاقلانه‌تر در یک بیت چنین مطرح می‌سازد:
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
و مشاهده می‌شود که رنگ عقیدت در ضمیر باطن شاعر تغییری نیافته اما در اثرتجربت مقصود خود را به نحوی مقبول بازگو می‌کند.
مفاد بیت پنجم نیز انعکاسی از عقیده جبری بودن شاعر و بی‌اختیاری او را در پیشگاه سرنوشت می‌رساند که همان فلسفه خیامی است و در بیت ششم نکته‌ تازه‌یی مشهود و مستتر است. از آنجا که حافظ فطرتاً توحیدی و تسلیم مقدرات الهی است در این بیت هم به خود و هم به دیگران به عنوان مدعی خطاب کرده می‌گوید: این قدر بگو مگو و اعتراض و اظهار نارضایتی برای چیست؟ همه اینها در حکم مجادله و نزاع با آفریدگار و صاحب اختیار کاینات است وبلافاصله در بیت هفتم با استظهار به عفو و کرم پروردگار سهو و خطای خود را بی‌اعتبار در بیت هفتم با استظهار به عفو و کرم پروردگار سهو و خطای خود را بی‌اعتبار فرض کرده و دل به کرم خداوند می‌سپارد و در بیت مقطع که از آن کمال صداقت و پاکدلی شاعر حس می‌شود می‌گوید هرچه باداباد ما برخلاف عقیده زاهد متشرع که در فکر شراب کوثر در آخرت است در این دنیا شراب انگوری را برگزیدیم تا ببینیم خدای یکتا با ما چه معامله‌یی می‌کند.
***
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالیان
 
غزل به قلم علامه قزوینی :
 
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
معنی آب زندگی و روضه ارم
جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست
مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست
راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست
سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست
زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست
 
 
 
غزل به قلم عطاری کرمانی :
 
خوشتر زعیش و صحبت و باغ و بهار چیست   ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
هروقت خوش ه دست دهدمغتنم شمار کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
پیوند همر بسته به موییست هوش دار      عمخوار خویش باش غم روزگار چیست
معنی آب زندگی و روضه ارم         جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست
مستو رو مست هردو چواز یفبیله اند      ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست
راز درون پرده چه داند فلک خموش   ای مدعی نزاع تو باپرده دار چیست
سهو وخطای بنده گرش نیست اعتبار   معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست
زاهد شراب کوثر و حافظش پیاله خواست تادرمیانه خواسته کردگار چیست

پاسخ دهید